پادکست برای من در «نیوفلدر» خلاصه میشود
برای انسان امروز که زندگیاش روی دور تند افتاده است، باید با شیوهای جدید از این واقعه حرف زد. شیوهای که با کمترین کلمات، بیشترین انتقال معنا را فارغ از شعار داشته باشد.
آکادمی زیتون: بدون تردید در یک فضای آموزشی و جمع هنرجویانی که در جستجوی فراگیری دانش یا هنر جدیدی هستند، استاد به عنوان اول شخص، اثری غیر قابل انکار دارد، چه بسا رهاورد حضور اساتید شاخص و برجسته؛ تغییر مسیر و دیدگاه آدمهایی باشد که زمان طلایی از فرصت زندگی خود را به آموختن اختصاص دادهاند و این همان مهمی است که آکادمی زیتون در راستای برگزاری دورههای مختلف آموزشی به آن توجه ویژه داشته و در قبال مسئوولیت پذیرش فراگیران و هنرجویان، خود را ملزم به دعوت از چهرههای فرهیخته، با تجربه و کاربلد نموده است.
چند ماهی است بعدازظهرهای شنبه و سهشنبه، آکادمی زیتون میزبان هنرجویان کارگاه «نیوفلدر» با هدایت «یاسین حجازی» است. کارگاهی که با حضور یک چهره باسابقه، صاحب قلم و صاحب اثر در ادبیات ایران میتواند فرصت مغتنمی برای همه علاقهمندان این حوزه باشد.
«فاطمه آراسته» یکی از هنرجویان کارگاه نیوفلدر است که با وجود مسئولیت مادری و داشتن دو فرزند و نیز مشغله کاری اما از هنرجویان پروپاقرص کارگاه نیوفلدر است، تجربه خوبی از حضور در این کارگاه داشته و معتقد است تمام تلاش استاد حجازی این است که بعد از طرح موضوع، هر هنرجو از شخصیترین زاویه دید خود به ان موضوع نگاه کند، نه از دوربین، عینک یا حتی قلم کسی دیگر و من فکر میکنم این یک تکنیک باشد.
چند دقیقهای را با این هنرجوی فعال همصحبت شدیم و از روند برگزاری کارگاه و تجربهاش سؤال کردیم. برای شنیدن این تجربهها در ادامه با ما همراه باشید:
– فکر میکنید دلایل رشد و گسترش پادکست در رقابت با سایر محتواهای صوتی مثل کتاب صوتی، رادیوهای اینترنتی و … چیست؟
من تجربه زیادی در شنیدن پادکست ندارم و باید اعتراف کنم جز پادکست نیوفلدر، پادکست دیگری را بهطور جدی پی نگرفتهام، به همین دلیل تصور میکنم شاید صلاحیت اینکه بتوانم چنین مقایسهای را انجام بدهم نداشته باشم.اما پادکست را یک کار رسانهای میدانم که قطعاً اگر کارگردانی با تجربه پشت آن باشد، اثرگذار است. شاید کتاب صوتی همه تأثیرش را از نویسنده بگیرد، یعنی بیشتر بار بر دوش اثر متنی هست، اما پادکست نیازمند مجموعهای از هنرها و مهارتهاست، از مهارت صداگذاری تا کارگردانی تا انتخاب موسیقی مناسب و بالاخره مهارت نوشتن که جزئی از آن اثر است.
– تا قبل از حضور در این کارگاه تا چه حد با پادکست آشنایی داشتید؟
من یک سال پیش حدوداً با پادکست نیوفلدر آشنا شدم و پیش از آن تجربه شنیدن پادکست نداشتم و اصلاً اپلیکیشن پادکست را به خاطر نیوفلدر نصب کردم. البته پیش از این دوره نویسندگی تخصصی استاد شجاعی در موسسه زیتون را به پایان رسانده بودم ولی تجربه کارگاهی این چنینی نداشتم.
– چقدر اهل گوش دادن به پادکست هستید؟ با شنیدن اپیزودهای نیوفلدر، چه صحنههایی در ذهن شما تداعی میشود؟
باید بگویم به دلیل مشغلههایم خیلی اهل پادکست نیستم و پادکست هنوز هم برای من در نیوفلدر خلاصه میشود.
من زمانی با نیوفلدر آشنا شدم که سه چهار اپیزود آن منتشر شده بود و خوب به خاطر دارم که با شنیدن اولین اپیزود آن چقدر شگفتزده شدم. نیوفلدر به نظر من تصویرهایی میسازد از واقعهای بیش از هزار و خردهای سال پیش، برای ما که بیشتر تصویرهایی که از واقعه کربلا داریم از مجالس روضه گرفتهایم. تصویرهای نیوفلدر بهشدت بدیع است، از بطن زندگی ماست، همین زندگی قرن بیست و یکی ماشینیِ آغشته به مادیگرایی. دقیقاً از بطن همین زندگی، به ما تصویری میدهد از عاشورای ۶۱ هجری.
در اولین تجربه گوش دادن به نیوفلدر، میبینید که این واقعه چقدر به شما نزدیک است، باید بگویم نیوفلدر مرز بیرحم زمان را درهم مینوردد و انسان مدرن سال ۲۰۲۱ میلادی را در یک اپیزود کمتر از بیستدقیقهای، به سال ۶۸۰ میلادی میبرد و به نظر من این همان کارکرد واقعی هنر است یعنی برداشتن مرزها و نشان دادن جهان نادیده به مخاطب، حال این جهان میتواند در جغرافیای دیگری باشد، یا همچون نیوفلدر در زمانی دیگر.
– از نقش استاد حجازی و فرآیند کار کارگاه بگویید؟
بارزترین ویژگی کارگاه استاد حجازی تغییر نظرگاه هنرجو هست. به عبارتی امکان ندارد تجربه یک جلسه از جلسات ایشان را داشته باشید و از بازسازی دیدگاه و نگاهتان اثری از آن کارگاه نگرفته باشید. در کارگاه ایشان کلیشهها به کلی رنگ میبازد و حتی هنرجو متوجه میشود که چه کلیشههایی در ناخودآگاهش داشته است که خودش هم از آن بیخبر بوده! اگر قرار است موضوعی در یک جلسه از کارگاه بررسی شود، تمام تلاش استاد حجازی این است که هر هنرجو آن موضوع را از شخصیترین زاویه دید خود نگاه کند، نه از دوربین، یا عینک یا حتی قلم کسی دیگر و من فکر میکنم این یک تکنیک باشد، تکنیکی که اگر کسی بتواند تمام کلیشههای ذهنش را پس بزند، با زوایایی از خودش روبهرو میشود که پیش از هر مخاطبی، خودش را تحت تأثیر قرار میدهد.
– اساسا پادکست و به طور خاص پادکست نیوفلدر میتواند قالب جذابی برای روایت داستان کربلا باشد؟
ما برای روایت واقعهای به عظمت عاشورا بیش از هرچیز نیازمند بهرهگیری از ابزار هنر هستیم، هنر آن چیزی است که مستقیماً روی روح مخاطب اثر میگذارد و ادبیات دریای بیپایانی است برای انتقال هر تجربه و واقعهای. شاید خیلی از نویسندهها بخت خود را آزموده باشند در نوشتن از عاشورا و وقایع پیش و پس از آن، اما برای انسان امروز که زندگیاش به واقع روی دور تند افتاده است، باید با شیوهای جدید از این واقعه حرف زد. شیوهای که با کمترین کلمات، بیشترین انتقال معنا را فارغ از شعار داشته باشد؛ و نیوفلدر به نظر من تا حد زیادی در این زمینه موفق بوده است.
نیوفلدر دنبال درآوردن اشک مخاطبش نیست_هرچند که به آن هم میرسد_ نیوفلدر هدفش روایت است، روایت واقعهای که در پس سالها، گرد فراموشی بر آن ننشسته و وقتی مخاطب آن را میشنود، میبیند که چقدر آن واقعه در زندگی امروزش، در انتخابهایش، در وقایع عادی روزانه جریان دارد، شاید به جواب این سؤال برسد که چگونه این واقعه پس از گذشت هزار و خردهای سال همچنان زنده است.
– بعد از گذراندن این کارگاه، فکر میکنید مهارت لازم برای نوشتن متن پادکست را کسب کردهاید؟
نیوفلدر چون یک اثر رسانهای است، نویسنده و محتوای متنی آن، تنها بخشی از اثر است، تمام اجزای این اثر باید در یک راستا کنار هم قرار بگیرند که این مسیر توسط کارگردان اثر تعیین میشود.
من تا بهحال فقط به نوشتن آثار مکتوب فکر کرده بودم و برای آن کسب مهارت میکردم، اما آثار رسانهای که محتوای مکتوب جزئی از آن را تشکیل میدهد، نیازمند کسب مهارتهای بیشتر هست و من هنوز هم خود را نیازمند آموزش میبینم.
– جمله آخر خطاب به کسانی که علاقهمند به شرکت در کارگاه نیوفلدر هستند!
نیوفلدر را تنها کارگاهی برای نوشتن یک اپیزود از یک پادکست ندانید. شما در نیوفلدر با مجموعهای از مهارتها روبهرو میشوید، مهارت ویرایش، آشنایی با نقشه مهندسی شده متون، غلبه بر خودسانسوری در متنها و رسیدن به زاویه دید شخصی خود، اهمیت منابعی که به آن استناد میکنید، عبور از سد محکم کلیشههای ذهنی، بهرهگیری از تجربه زیسته، نقطه عطف اثر و انتقال هنرمندانه «آن» هر اثر…
دیدگاهتان را بنویسید